۴ نتیجه برای نیک بخش
فهیمه ابراهیمی، فرشاد تجاری، رضا نیک بخش،
دوره ۳، شماره ۱۱ - ( زمستان ۱۳۹۴ )
چکیده
هدف از تحقیق حاضر، تحلیل نقش عوامل درونی و بیرونی بر تصمیمگیری مصرفکنندگان در زمان اوقات فراغت با رویکرد فعالیت بدنی بود. روش تحقیق توصیفی است و بهصورت میدانی انجام گرفت. جامعۀ آماری تحقیق شامل استفادهکنندگان از پارکها و باشگاههای ورزشی در شهر تهران بود. برای نمونۀ تحقیق ۴۰۲ نفر (۲۰۶ مرد، ۱۹۶ زن) بهصورت تصادفی خوشهای انتخاب شدند. بهمنظور دستیابی به اهداف تحقیق از پرسشنامۀ ۵۰ سؤالی محققساخته استفاده شد که روایی آن را ۱۵ نفر از استادان دانشگاهها و متخصصان تأیید کردند. پایایی آن در آزمون مقدماتی با ۳۰ آزمودنی و با استفاده از آلفای کرونباخ برای تمامی شاخصها بیشتر از ۰/۷ محاسبه شد. برای توصیف دادهها از آزمونهای آمار توصیفی شامل شاخصهای گرایش مرکزی و پراکندگی و درصد فراوانی استفاده شد. بهمنظور تحلیل دادهها، از آزمون KMO برای کفایت نمونه، تحلیل عاملی اکتشافی برای شناسایی عاملها و تحلیل عاملی تأییدی برای ارزیابی متغیرها، به کمک نرم افزارهای SPSS نسخۀ ۲۰ و Lisrel نسخۀ ۸,۸ استفاده شد. نتایج نشان داد عوامل درونی نقش بیشتری بر تصمیمگیری مصرفکنندگان در زمان اوقات فراغت با رویکرد فعالیت بدنی دارد.
مهراد آتشی، رضا نیک بخش، ابوالفضل فراهانی، علی محمد امیرتاش، علی محمد صفانیا،
دوره ۹، شماره ۳۳ - ( تابستان ۱۴۰۰ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل پیشایندها و پیامدهای عشق به برند در مشتریان ورزشی (بازیکنان لیگ برتر بسکتبال) اجرا شد. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی و مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعة آماری پژوهش بازیکنان لیگ برتر بسکتبال ایران (آقایان و بانوان) در سال ۹۸ (۳۶۴ نفر) بودند. ۱۴۶ نفر بهعنوان نمونۀ آماری با استفاده از نرمافزار جی پاور به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. برای اندازهگیری متغیرهای تحقیق از پرسشنامههای منحصربهفرد بودن برند، ارزش ادراکشده، پرستیژ برند، عشق برند، عجین شدن با مد، تمایل به مصرف لذتگرایانه، تمایل به خرید آنی مد استفاده شد. نتایج نشان داد بین ارزش ادراکشده، پرستیژ برند و منحصربهفرد بودن برند با عشق به برند بازیکنان لیگ برتر بسکتبال رابطۀ مثبت معناداری وجود دارد. بین عشق به برند با مصرف لذتگرایانه، عجین شدن با مد و خرید آنی بازیکنان لیگ برتر بسکتبال رابطۀ مثبت معناداری وجود داشت. علاوهبر این، بین مصرف لذتگرایانه و عجین شدن با مد با خرید آنی بازیکنان لیگ برتر بسکتبال رابطۀ مثبت معناداری وجود داشت. همچنین شاخص GOF برابر با ۴۶۳/۰ بهدست آمد که حاکی از برازش مناسب است. بنابراین، پیشنهاد میشود مدیران برندهای شرکتی ورزشی بهمنظور بهبود ارزش ادراکشده در بین بازیکنان لیگ برتر بسکتبال، تمام جنبههای برند را توسعه دهند و بهمنظور ایجاد پرستیژ برند در بین مشتریان، برنامههای حمایت مالی از تیمها و رویدادهایی ورزشی معتبر را اجرا کنند.
طیبه مرادی پور، رضا نیک بخش، ابوالفضل فراهانی، علی محمد صفانیا،
دوره ۹، شماره ۳۴ - ( پاییز ۱۴۰۰ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رفتارهای شناختی و اجتماعی هواداران و تأثیر این رفتارها بر میزان اشتیاق آنها برای حضور در ورزشگاه بود. روش پژوهش، به لحاظ هدف کاربردی و از حیث نوع در دسته پژوهشهای توصيفي- همبستگی قرار دارد و مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری است. در این خصوص، ۳۸۴ نفر از تماشاگران تیمهای ورزشی لیگهای برتر رشتههای تیمی و انفرادی ایران، براساس حجم جامعهی نامعلوم و با استفاده از جدول مورگان و بهطور تصادفی، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمعآوری دادههای پژوهش، از ۳ پرسشنامه استاندارد اشتیاق هواداران (یوشیدا و همکاران، ۲۰۱۴)، رفتارهای اجتماعی (تریل و همکاران، ۲۰۰۵)، و رفتارهای شناختی (عواطف مثبت، مازودیر و همکاران، ۲۰۱۱؛ بروز احساسات، تریل و همکاران، ۲۰۱۲) استفاده شد. تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد که بین رفتارهای شناختی و مؤلفههای آن با اشتیاق هواداران و بین رفتارهای اجتماعی با اشتیاق هواداران رابطهی مثبت و معنیداری (۰۵/۰P<)، وجود دارد. همچنین، مشخص شد که رفتارهای شناختی و اجتماعی به ترتیب به میزان ۳۶/۰ و ۴۶/۰ توانایی پیشبینی اشتیاق هواداران را دارند. در نهایت، مدل معادلات ساختاری متغیرهای پژوهش نشان داد که رفتارهای شناختی و اجتماعی، بر اشتیاق هواداران برای حضور در ورزشگاه تأثیرگذار بوده و مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. در نهایت، با توجه به نتایج پژوهش میتوان گفت که رفتارهای شناختی و اجتماعی هواداران بر اشتیاق آنها برای حضور در ورزشگاه تأثیر داشته و موجب بازگشت و حضور مجدد این افراد برای تماشای مسابقات ورزشی در ورزشگاه، میشوند.
عباس خواجه اورسجی، فریده شریفی فر، رضا نیک بخش،
دوره ۱۱، شماره ۴۱ - ( تابستان ۱۴۰۲ )
چکیده
هدف از این پژوهش تلفیق هویتسازی مبتنی بر برند و تیم برای ارتقای ارزش در لیگ برتر کبدی کشور در مدل ساختاری- تفسیری بود. روش تحقیق از نوع ساختاری- تفسیری بود. جامعه آماری شامل افراد علمی و اجرایی آگاه به موضوع پژوهش انتخاب شد. نمونه به تعداد قابل کفایت برای روش ISM برآورد گردید و به روش هدفمند نمونهگیری شد (۱۲ نفر: ۴ مدیر باشگاه، ۴ مدیر هیات و فدراسیون، ۴ تحلیلگر و مشاور بازاریابی ورزشی). ابزار پژوهش پرششنامه مشتمل بر ۱۱ متغیر تعیین شده به صورت مقایسه زوجی بود. تحلیل دادهها با استفاده از روش مدلسازی ساختاری تفسیری و تحلیل MICMAC استفاده شد. پس از تحلیل دادهها، مؤلفهها در هفت سطح قرار گرفتند که براساس آن گراف ISM و مدل پژوهش طراحی شد. نتایج نشان داد که متغیرهای در چهار سطح پژوهش به صورت زیر قرار گرفتند: سطح چهارم (ارزش برند)، سطح سوم (هویت مبتنی بر برند و هویت مبتنی بر تیم)، سطح دوم (یکپارچگی هواداران، تمایز برند، تجربه ثابت گروه، امکانات تیم) و سطح اول (فرهنگ هواداران، پرستیژ برند، تجربه اجتماعی گروه و تاریخچه تیم) . روابط شناسایی شده به صورت اثر فرهنگ هواداران بر یکپارچگی هواداران، اثر پرستیژ برند بر تمایز برند، اثر تجربه اجتماعی گروه بر تجربه ثابت گروه و اثر تاریخچه تیم بر امکانات تیم (اثر متغیرهای سطح اول بر دوم)، اثر یکپارچگی هواداران و تمایز برند بر هویت مبتنی بر برند، اثر تجربه ثابت گروه و امکانات تیم بر هویت مبتنی بر تیم (اثر سطح دوم بر سوم) و اثر هویت مبتنی بر برند و تیم بر ارزش برند (اثر سطح سوم بر چهارم) بود. براساس یافتههای پژوهش میتوان گفت تلفیق هویتیابی هواداران مبتنی بر برند و تیم به میزان قابل توجهی منجر به ارتقای ارزش باشگاههای لیگ برتر کبدی میشود بنابراین تقویت سازوکارهای هویتسازی تجاری و ورزشی باید دارای همسویی باشند.